loading...
voice
voice بازدید : 193 دوشنبه 26 دی 1390 نظرات (0)

سید احمد خوانساری

موطن: خوانسار

نام پدر : سید یوسف

تاريخ وفات: 1405قمری

آیت الله سید احمد خوانساری ستاره ای تابناک از تبار امام موسی بن جعفر(ع) بود. تبار او همه عالمان فرهیخته دین بودند و نور هدایت علوی را در ضمیر جانها روشن نگاه داشتند. پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف(1) و برادرش محمد حسن خوانساری (م 1337 هجری قمری) از عالمان کامل عصر خود بودند(2).

یک آسمان ستاره

شب هجدهم محرم سال 1309 قمری آسمان خوانسار ستارگان بی قراری را شاهد بود که چشم بر زمین دوخته، در انتظار لحظه ای آسمانی در تب و تاب بودند. به ناگاه ستاره ای در خانه سید یوسف درخشید و چشمان پدر و مادر را روشن ساخت. پدر به پاس رسالت عظمی نام احمد را برگزید و مادر به مهر علوی او را در آغوش کشید.

سومین بهار از زندگی شیرین کودکی را پشت سر می گذاشت که باد خزان بر خرمن مهر پدری زد و او را از دست سید احمد گرفت. از آن پس سرپرستی او را برادر گرانقدرش سید محمد حسن پذیرفت.(3)


سید احمد خوانساری

موطن: خوانسار

نام پدر : سید یوسف

تاريخ وفات: 1405قمری

آیت الله سید احمد خوانساری ستاره ای تابناک از تبار امام موسی بن جعفر(ع) بود. تبار او همه عالمان فرهیخته دین بودند و نور هدایت علوی را در ضمیر جانها روشن نگاه داشتند. پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف(1) و برادرش محمد حسن خوانساری (م 1337 هجری قمری) از عالمان کامل عصر خود بودند(2).

یک آسمان ستاره

شب هجدهم محرم سال 1309 قمری آسمان خوانسار ستارگان بی قراری را شاهد بود که چشم بر زمین دوخته، در انتظار لحظه ای آسمانی در تب و تاب بودند. به ناگاه ستاره ای در خانه سید یوسف درخشید و چشمان پدر و مادر را روشن ساخت. پدر به پاس رسالت عظمی نام احمد را برگزید و مادر به مهر علوی او را در آغوش کشید.

سومین بهار از زندگی شیرین کودکی را پشت سر می گذاشت که باد خزان بر خرمن مهر پدری زد و او را از دست سید احمد گرفت. از آن پس سرپرستی او را برادر گرانقدرش سید محمد حسن پذیرفت.(3)

تحصیل

احمد به سرعت دوران کودکی را پشت سر گذاشت. با آغاز نوجوانی شعله های عشق به تحصیل علوم آل محمد سراپای وجودش را فرا گرفت. تا پایان سطح را در خوانسار گذراند و پس از آن دیگر فضای تنگ علمی خوانسار برآورنده نیازهای علمی او نبود. شانزده بهار از عمرش را تجربه می کرد که بار سفر بست و روی به اصفهان آورد. چهار سال از محضر اساتید آن دیار استفاده کرد و بعد از پایان دروس خارج فقه و اصول در هجده سالگی به آستان مقدس امیر مؤمنان در نجف اشرف شتافت و به تکمیل فقه و اصول و فراگیری علم رجال پرداخت و پس از شش سال روی به میهن آورد و اندکی بعد در حوزه سلطان آباد اراک که به برکت وجود آیة الله العظمی حائری شکوفا شده بود، ساکن شد و هفت سال هب تحصیل و تدریس پرداخت.(4)

مکتب فرزانگان

سید از محضر بزرگان عصر استفاده کرد برخی از آنان در چهار حوزه درسی عبارتند از:

خوانسار: سید محمد حسن خوانساری (متوفی 1337)، سید علی اکبر خوانساری؛ دروس مقدمات و سطح.

اصفهان: میر محمد صادق مدرس اصفهانی، عبدالکریم گزی (متوفی 1339) محمد علی تویسرکانی؛ دروس خارج فقه و اصول.

نجف: آخوند خراسانی(متوفی 1329) سید محمد کاظم یزدی(متوفی 1337م) محمد حسن نائینی (متوفی 1355) آقا ضیاءاندین عراقی(متوفی 1361)شیخ الشریعه اصفهانی، دروس خارج و سید ابو تراب خوانساری رجال.

قم: عبدالکریم حائری، میرزا علی اکبر حکیم یزدی (فلسفه و حکمت) و محمد حسن ریاضی(هندسه و ریاضیات).

تدریس

آیت الله سید احمد خوانساری ابتدا به تدریس سطوح و آنگاه خارج فقه و اصول پرداخت. علاوه بر آن از اساتید خط و ریاضیات نیز به شمار می رفت و در تهران طالبان دانش دین در محضرش دروس خارج فقه را می آموختند. یکی از معاصران وی می نویسد در مسجد مزبور(سید عزیز الله) به اقامه جماعت و تدریس فقه استدلالی مشغول و تاکنون همه روزه ساعت ده صبح اکثر علماء تهران به مباحثه ایشان حاضر شده و استفاده می نمایند(5) او همواره به مطالب مهم می پرداخت و جزئیات را به دانش طلبان وا می گذارد. شاگردانش اکنون نیز از کاوش دقیق ظرایف و زوایای مطلب توسط استاد خویش سخن می گویند.

او در بحث به مبانی عالمان گذشته توجه ویژه داشت نظریات آنان را به نقد می کشید. از جمله در مباحث او بارها سخنان آقا ضیاء و مرحوم نائینی مورد بحث و کنکاش قرار می گرفت.

شاگردان

از حوزه تذریس آیة الله خوانساری شاگردانی توانمند و مجتهدینی ارزشمند به جامعه علمی و حوزه تقدیم شد. برخی از شاگردان او در قم عبارتند از:

1- جلال طاهر شمس 2- ستوده 3- شیخ علی پناه اشتهاردی 4- سید محمد باقر سلطانی 5- سید موسی صدر 6- سید علی منتظری 7- شهید مرتضی مطهری 8- سید محمد باقر ابطحی 9- سید محمد علی ابطحی 10- سید رضا صدر و 11- سید عبدالله شبستری.

از پرورش یافتگان علمی مکتب او در تهران نیز می توان به سیدرضی شیرازی، مجتهدی، محمود انصاری، محمد تقی شریعت مداری، حسن خسروشاهی و میرزا هادی (حاجی) (متوفی 1377 کربلا) اشاره کرد.

آثار و تألیفات

حضرت آیة الله العظمی خوانساری در طول عمر با برکت خود آثار فراوان عمرانی و علمی از خود برجای گذاشتند که بخش عمده ای از آن شامل آثار علمی و تألیفاتش است. برخی از آن ها عبارتنداز:

1- جامع المدارک در شرح کتاب مختصر النافع 6 جلد

کتاب، یک دوره فقه استدلالی است که به صورت شرح بر مختصر النافع محقق حلی - متوفای 1676- نگارش یافته است و بر مسائل فقهی از طریق کتاب و سنت و مدرک اجتهادی استدلال کرده است. مراجعه به آن از دقت نظر و مقام احتیاط ایشان ما را مطلع می سازد؛ همانطور که امام خیمنی(ره) در مسئله شطرنج سخن از احتیاط و تقوای او در استدلال به میان آورده، می فرماید: شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیة الله آقای حاج سید احمد خوانساری... در تمام ادله خدشه می کند. در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است.(6)

2- عقاید الحقه: یک دوره اصول دین استدلالی است که به زبان عربی نگارش یافته است. با روش مستدل مسائل عقیدتی را مطرح می کند. این کتاب نیز میزان احاطه ایشان بر فلسفه و کلام را مبین است.

3- حاشیه بر عروت الوثقی: افکار فکری آیة الله خوانساری را مطرح می سازد.

4- مناسک حج

5- توضیح المسائل

6- رساله علمیه فارسی

7- کتاب طهارت

8- کتاب الصلوة و...(7)

ویژگی های اخلاقی

1- زهد و ساده زیستی

او الگوی اخلاق برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچگاه اصول اخلاقی را فراموش نمی کرد. چنان مهر اهل بیت در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی می داد. بعد از گذشت سالها خوشه چینان مکتب سید از زهد و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگی اش یاد می کنند.

با اینکه وی پرداخت شهریه هنگفت طلاب تهران، مشهد، قم و نجف را بر عهده داشت(8) هرگز در آن ها تصرف نکرد و تا آخرین لحظه ای که در قید حیات بود، خانه ای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند. شاگردان او اکنون نیز از فرشهای نخنمای خانه اش یاد می کنند و نشانه های بسیاری از زهد و ساده زیستی در زندگی او را به ما نشان میدهند.(9)

2- احتیاط

حضرت آیة الله خوانساری، احتیاط، را حق مسلم زندگی خود قرار داده بود. آیة الله ابو طالب تجلیل می گوید: احتیاط او در امور شرعی زبانزد عام و خاص بود. تا آنجایی که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمی داشت و آن را نزد یکی از تجار امین می گذاشت و به نیازمندان حواله می داد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت

3- تواضع

هر تازه وارد ابتدا با قامت ایستاده او مواجه می شد. به احترام همه می ایستاد و مخصوصا برای سادات احترام بیشتری قائل بود. به دید و بازدید تمام علماء می رفت، هیچگاه در مجلس تکیه نزد و چهارزانو ننشست و کمال ادب و تواضع را مبذول داشت و آنگاه که امام به ایران آمد، باوجود کهنسالی به دیدارش شتافت و پیروزی نور بر سپاه جهل را تبریک گفت.

4-عرفان و کرامات

یکی از فضلای حوزه علمیه آنگاه که از عرفان و کسب مقامات سید احمد سخن به میان آمد ماجرای عمل جراحی او را یادآور شد که:

سید طبق اصول استنباطی خود معتقد بود مجتهد و رمجع تقلید هیچ گاه نباید در حال بیهوشی باشد در غیر این صورت بعد از به هوش آمدن، تمام مقلدین باید دوباره نیت تقلید از او کنند. به انی خاطر وقتی نیاز به عمل جراحی پیدا کرد، اجازه نداد او را بیهوش کنند. سروره ای از قرآن را شروع کرد. تا سوره اش تمام شد، عمل جراحی نیز پایان پذیرفت بی آن که نشانه ای از احساس درد در سیمای ملکوتی اش نمایان شود.(10)

نویسنده محقق محمد شری رازی از قول یکی از معتمدین درباره مقام عرفان و اتصال به ماوراء عالم امکان سید می نویسد: او صاحب بینش و بصیرت خاص خویش بود... یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران می گفت: روزی در خدمت ایشان بودم و هیچ کس دیگر نبود آقا ناگاه فرمود: فردی در خانه است و خواسته ای دارد. عرض کردم: اقا کسی زنگ نمی زند. فرمود: چرا کسی هست این پاکت را به او بدهید تا برود. پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می رند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ گفت خیر. پرسیدم کاری دارید گفت آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم... پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود.(11)

5- عدالت

عظمت شخصیت او تا آن حد است که آیت الله العظمی حائری درباره ش می گفت: اجتهاد را به هر معنی تفسیر کنیم، آیت الله خوانساری مجتهد بود و عدالت را به هرگونه معنی کنیم، او عادل بود.(12) امام رحمة الله علیه نیز آنجا که به جامع المدارک استناد می کند، به مقام علمی و تقوا و احتیاط آیت الله سید احمد خوانساری اشاره کرده و از او به بزرگی نام می برد.

شهر ستاره ها

در سال 1340 هجری قمری برابر با فروردین 1301 شمسی آیت الله حائری سفری به قم کرد. علمای قم از محضر او تقاضای اقامت دائمی کردند.(13) بعد از اقامت او در قم، طالبان علم از نقاط مختلف گرد هم آمده(14)، حوزه ای پربرکت و ماندگار در کنار قبر حضرت فاطمه معصومه(س) تشکیل دادند.

شش ماه از شکل گیری حوزه می گذشت، آیت الله العظمی اراکی هم بحث آیت الله خوانساری می گفت: آیت الله حائری آن روز در جمع عالمانی که چون پروانه برگرد او در مجلس درس گرد آمده بودند، گفت: ما میخواستیم آقای سید احمد خوانساری اعلم علمای شیعه باشد و لیکن ایشان قناعت کردند که اعلم علمای اراک باشند.(15)

این اظهارات در حالی بیان می شد که سید احمد بعد از انتقال حوزه علمیه به قم، همچنان در اراک ماندگار شده بود. سید به محض اطلاع از سخن استاد فرزانه درنگ را جایز ندانست. چه این سخن گویای علاقه آیت الله حائری به انتقال او بود. عزم سفر کرد و خود را به پای درس استاد رساند و در شهر فاطمه معصومه(س) ساکن شد.

علاقه و اعتماد شدید آیت الله العظمی حائری مؤسس حوزه علمیه قم را می توان از لابه لای رفتارهای او به دست آورد. به فاصله دو ماه از هجرت ستاره خوانسار به قم، زمانی اقامه نماز جماعت خود در فیضیه را به او سپرد و خود، اولین بار پشت سر سید به نماز ایستاد. این نهایت احترامی بود که استاد کل حوزه علمیه قم می توانست در حق سید احمد خوانساری ابراز کند.

بعد از ورود به حوزه مقدس قم در حالی که خود یکی از مدرسان عالی مقام بود، در حوزه درسی، فقهی و اصولی مرحوم آیت الله حائری حاضر شد و در مدت اقامتش در قم فلسفه مشاء، اشارات و اسفار، ریاضی و خط نستعلیق را نیز آموخت.

تا سال 1330 شمسی اقامت او در قم به طول کشید. و در طی این سالها شاگردانی در خور در مکتب درسی او تربیت شدند.

فصل مبارزه(اقامت در تهران)

علامه شیخ آقا بزرگ می نویسد: در محرم سنه 1370 ه.ق که علامه حاج آقا سجادی وفات کرد اهالی تهران از مرجع کبیر آیت الله العظمی بروجردی(ره) تقاضا کردند که شخصیت با کفایتی را به تهران اعزام دارند تا در مسجد حاج سید عزیز الله اقامه نماز کرده و به امورات دینی مردم بپردازند و مرحوم بروجردی ایشان را به تهران می فرستاد(16).

ایشان بلافاصله تمام اشتغالات علمی خود را قطع و به تهران پایتخت حکومت ظلم و جور عزیمت کرد. و در آنجا علاوه بر امامت جماعت مسجد سید عزیزالله و رفع گرفتاری های مردم، به تدریس خارج فقه نیز پرداخت.

او مسجد سید عزیزالله را به پایگاه مبارزه علیه طاغوت تبدیل کرد و شاگردانی مکتبی در آن پروراند. فعالیتها و مبارزات سید در این دوران گویای نقش و تلاش او در دوران مبارزاتی است که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید و از آن روی که این قمست از زندگانی فرزانه خوانسار در هاله ای از آراء و نظرات گوناگون قرار گرفته در مقاله حاضر رسالت خود می دانیم، به تفصیل درباره آن سخن گوییم.

سایه وحشت

یک و نیم سال بعد از وفات آیت الله بروجردی همزمان با نخست وزیری علم دولت به فکر اجرای انجمن های ایالتی و ولایت افتاد. اولین برنامه اصلاحی نخست وزیر وقت، علم، در 16 مهرماه 1341 تصویبنامه مربوط به انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی که متن آن در شانزدهم همان ماه منتشر شد. بر اساس این برنامه، نخستین بار به زنان حق رأی داده شد و در کنار آن قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف و سوگند به کتاب آسمانی جایگزین آن شد.(17) جو خفگان، فشار روز افزون و سایه وحشت حاکم بر جامعه توسط ساواک و حجم سنگین تبلیغات رسانه علماء را به انفعال وا داشته بود. در چنین موقعیتی آیت الله خوانساری به همراه آیت الله بهبهانی که دو مرجع عامه پایتخت بودند اقدامات سلسله داری علیه این اقدام رژیم انجام دادند. اولین کار اعلامیه مشترکی بود که از مذاکره با اولیاء امر خبر می داد.

نحوه اقدام بعدی آیت الله خوانساری پرده از وجود فشار علیه علماء بر می دارد تا آنجا که ناچار شد تنها با تشکیل مجلس دعا در مسجد سید عزیزالله افکار عمومی را در جریان خیانتی که روی داده بگذارد. از این روی اطلاعیه ای صادر و عموم مسلمین را به شرکت در آن مجلس دعوت کرد: در بخشی از اعلامیه آمده بود:

مدتی هست آقایان مراجع محترم و علمای اعلام دامت برکاتهم، و جامعه مسلمین از نظر خیرخواهی و مصلحت مملکت وظایف شرعیه را کتبا و شفاها به دولت تذکر داده اند. متأسفانه تاکنون از طرف مقامات مربوطه ترتیب اثر داده نشده است لهذا به پیروی از حضرت رسول اکرم(ص)، که در مواقع مشکله موفقیت مسلمین را زا خداوند متعال خواستار بود، جامعه ای روحانیون تهران روز پنج شنبه 1 ماه مبارک رجب که از ایام متبرکه است از ساعت 9 - 11 صبح در مسجد آقا سید عزیز الله مجلس دعا تشکیل خواهد داد... .

الا حقر احمد موسوی الخوانسار(18)

آیت الله محمد رضا تنکابنی و محمد تقی آملی نیز هر یک با اعلامیه جداگانه ای مسلمین را به جمع شدن در مسجد عزیزالله دعوت کردند(19).

امام خمینی(ره) علمدار مبارزه با رژیم فاسد پهلوی که از فشار جهنمی ساواک و دستگاههای تبلیغاتی مطلع بود تحلیلی دیگر برای عکس العمل در مقابل لایحه داشت. او در نامه خود به آیت الله فلسفی ضمن اینکه فشارهای موجود را می پذیرد بر عجز رژیم از عملی ساختن فشارها و تهدیدهایش تأکید میکند. از این رو هر چند اصل اقدام آیت الله خوانساری را می ستاید اما به نحوه برگزاری آن شدیدا اعتراض کرده و می نویسد:

اعلامیه آقای خوانساری را ملاحظه کردم و خالی از تعجب نبود. اصل اقدام ایشان بسیار بموقع و لازم است و لیکن کیفیت آن خیلی نارسا و سست است. برای این مطلب دینی که اساس روحانیت و دیانت و ملیت در خطر است مجلس روضه درست کردن و در ضمن آن، اساس دیانت را قرار دادن بسیار موهن است نسبت به مقصد. و از آن بدتر آنکه مسجد سید عزیز الله را چهار هزار جمعیت مقدس بازاری در آن مجتمع می شوند(انتخاب می کنند) و البته می دانید دولت از دیانت نمی ترسد تا از بازاری متدین و دعای اینها یا نفرین آنها وحشت کند. دولت از مردم فعال و جوان و احزاب و دانشگاه ملاحظه می کند باید یک اجتماعی دینی که آقای فلسفی سخنگوی دیانت اسلام است صحبت کند و آقای خوانساری از مراجع وقت می خواهد صحبت کند. در مسجد سید عزیز الله که حکم صندوقخانه را دارد، نباشد... هیهات من الذله نترسید ملاحظه نکنید آقای خوانساری را نمی گیرند، شما را نیم گیرند، دنیا اقتضاء نمی کند.

اعتراضها و رهنمودهای امام خمینی(ره) به علماء و مراجع موجب شکل گیری اعتراضها و مخالفتهای علنی و عمده علی رژیم شده و به این ترتیب اولین جوانه های قیام در پایتخت کفر و ظلم بارور گشت.

انتشار اعلامیه های دیگر با دهها امضاء از طرف علماء و پخش گسترده آن تا حدودی این نقیصه را بر طرف و تا اندازه ای نظر امام را برای حضور تمام طبقات تعیین کرد. آیت الله فلسفی در این باره می گوید: با انتشار این اعلامیه ها آثار شور و شوق و هیجان عمومی تهران را تکان داد به طوری که دانشگاهیان، فرهنگیان، کارمندان و کارگران، تجار و کسبه همه و همه برای فرارسیدن روز پنجشنبه دقیقه شماری می کردند... چهار نفر از علمای بزرگ تهران: آیت الله بهبهانی، آیت الله تنکابنی، آیت الله خوانساری و آیت الله آملی به اتفاق سایر علمای تهران قصد داشتند تا حصول نتیجه در مسجد سید عزیز الله متحسن شوند؛ عذرخواهی و پس گرفتن طرح اقدام کرد.(20)

اما امام خمینی دست از مبارزه برنداشت و اعلام کرد؛ تاوقتی دولت رسما لغو تصویبنامه را از طریق جراید اعلام نکند به مبارزه ادامه خواهد داد.

جمعی از علمای تهران و قم در مسحد سید عزیز الله گرد آمدند و مردم را نیز دعوت به حضور کردند. سرانجام دولت چاره ای جز لغو تصویبنامه انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و اغلام آن در جرائد روز دهم آذرماه 1341 ندید.(21)

علمای تهران که به سختی توسط ساواک رژیم تحت فشار بودند، ضمن اعلامیه ای به مردم اطلاع دادند که مراسم دعا دیگر برگزار نمی شود.(22) چون نخست وزیر اعلام کرده است که موضوع تصویبنامه انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی طبق تصویب هیئت دولت اجرا نخواهد شد. با این حال که اعلامیه فوق با امضاء آیات عظام بهبهانی، خوانساری، آملی و تنکابنی به در و دیوار نصب شده بود مردم همچنان به طرف مسجد سید عزیز الله در حرکت بودند آنان در اصالت اطلاعیه تردید داشتند، از این جهت اندکی بعد مسجد و اطراف بازار مملو از جمعیت شد. حجة الاسلام محمد تقی فلسفی به مسجد آمد و ضمن خطابه تاریخی و پرشور خود گفت:

دولت متوجه شد دیشه احساسات عمیق ملت مسلمان ایران بقدری قوی و نیرومند است که شاید در ظرف یک هفته به صورت یک سیل بیان کنی ظهور کند و تار و پود افکار ضد اسلامی را یکسره بر باد دهد.(23)

انقلاب شاه و ملت

یک ماه بعد از ختم حوادث مربوط به انجمن های ایالتی و ولایتی که به پیروزی روحانیت شیعه منجر شد، شاه طرح شش ماده ای موسوم به انقلاب سفید را در 19 دی 1341 اعلام کرد.

امام خمینی این بار نیز رهبری مبارزه را برعهده گرفت و اعلامیه تحریم رفراندم را در دومین روز بهمن انتشار داد. در پی آن اعتصاب در بازار تهران آغاز شد. آیت الله خوانساری بازوی تانای حوزه علمیه و مرجعیت شیعه در تهران از ابراز نارضایتی خودداری نکرد. او در اولین اقدام طبق معمول از نصیحت و پیشنهاد مذارکات لازمه، سخن گفت و این چنین اعلام کرد:

... عموم علماء و مراجع محترم طبق وظیفه شرعی به فکر چاره جویی افتاده و به زبان نصیحت مذاکرات لازمه را نموده اند و منتظرند هر چه زودتر اولیای امور به نظریات خیرخواهانه آقایان توجه کنند البته مردم را از جریان ماوقع مطلع میکنند و اطمینان داشته باشند که مقامات روحانی به وظیفه شرعی خود عمل خواهند کرد.

الاحقر احمد الموسوی الخوانساری

العبد محمد الموسوی البهبهانی عفی عنه(24)

مردم حاضر در بازار و مغازه های اطراف با تعطیل بازار به سوی خانه آیت الله خوانساری که نزدیک بازار بود به راه افتادند و آنگاه که آیت الله خوانساری به آنان پیوست، به منزل آیت الله بهبهانی رفتند. در آنجا حجة الاسلام فلسفی ضمن حملات شدید به رفراندم تقلبی اعلامیه مشترک آقایان بهبهانی و خوانساری را در تحریم رفراندم که همانجا صارد کرده بودند، قراعت کرد:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین ولا حول و لا قوت الا بالله العلی العظیم.

کلیه تصویبنامه هایی که بر خلاف شرع مقدس باشد، حرام و شرکت در آن هاشرکت در امر حرام و در حکم مبارزه با امام زمان ارواحنا له الفداء می باشد و محرمات الهیه به تصویبنامه و آرای عمومی حلال نمی شود، حلال محمد حلال الی یوم قیامة و حرامه حرام الی یوم القیمة.

الاحقر احمد الموسوی الخوانساری(25)

در پی صدور فتوای تحریم که در روز سه شنبه دوم بهمن 1341 جمعیت چند هزار نفری با حضور آیة الله خوانساری و علمای اعلام در منزل حضرت آیت الله بهبهانی اجتماع کردند و فتاوای تحریم خوانده شد، جمعیت حاضر از آنان کسب تکلیف کردند. در پی آن مقرر شد، بازار به عنوان اعتراض به رفراندوم برای سه روز تعطیل شود و ساعت سه همانروز در مسجد سید عزیزالله اجتماع کرده ابراز مخالفت کنند. بیانیه جامعه روحانیت تهران حادثه مربوط به عصر آن روز را چنین باز می گوید:

در موقعی که مردم متدین تهران به اتفاق حضرت آیت الله خوانساری و بقیه آقایان علماء به طرف مسجد می رفتند عده زیادی از افراد پلیس و نظامی و جمعی از مأمورین انتظامی دولت با باتوم و قنداقه تفنگ و چوب و چماق به سوی علماء و جمعیت که فاقد هر گونه وسیله دفاعی بودند حمله کرده عده زیادی را مضروب و مجروح کردند و اهانت شدیدی به مقامات روحانیت نمودند...

در قم نیز مأموران حفاظت و انتظامی به مدرسه فیضیه هجوم آوردند و به غارت و چپاول و شکستن شیشه های مدرسه و ضرب و جرح طلاب پرداختند. آیت الله خوانساری نیز از حملات پلیس در امان نماند. او همگام با ملت مسلمان به عنوان اعتراض به خیابان آمد و مورد حمله پلیس و مأموران امنیتی قرار گرفت و از ناحیه پا مجروح گردید با این حال از حمایت منادی تشیع ناب دست بر نداشت.(26)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 72
  • بازدید کلی : 14,945